کودکی سخت سرمربی منچستریونایتد + تصاویر

"آلوسیوس پائولوس ماریا"- که هم اکنون ما او را به نام "لویس" می شناسیم- در هشتم آگوست 1951 به عنوان فرزند بزرگ خانواده به دنیا آمد.


برخی معتقدند او اعتماد به نفس خود را از محبوب بودن و نازپرورده شدن بین چهار برادر و چهار خواهر و همچنین والدینش به دست آورده است. اما فن خال نظر دیگری دارد. او معتقد است که خانه دوران کودکی اش او را منظم و منضبط بار آورده است، خصوصیتی که از ضروریات مربیگری به شمار می آید.

در خانه ای که فن خال در آن بزرگ شد، هر چیزی نظم خودش را داشت، خانه ای که در آن هر یک از بچه ها باید به کارهای سخت و طاقت فرسا می پرداختند، هر کس سر میز غذا جای مخصوص خود را داشت و هر کدام به نوبت باید ظرف ها را می شستند... . لویس پس از خرید و پوست کردن مقدار زیادی سیب زمینی، باید آنها را برای خوردن اعضای خانواده آماده می کرد.

پدر او که مدیریت یک شرکت انرژی را بر عهده داشت، الگو و الهام بخش لویس جوان بود.
خودش درباره او می گوید: «پدرم همان شخصیتی را داشت که من دارم. او آزاد اندیش بود. او به همه گوش می داد و با شجاعت تصمیمی می گرفت که ممکن بود پذیرش آن برای برخی ها سخت باشد. او چهره ای مانند یک رهبر داشت».


زمانی که لویس شش سال داشت، حمله ای قلبی به فن خال بزرگ دست داد و پنج سال بعد درگذشت. از آن زمان به بعد مادرش به چهره اصلی زندگی او تبدیل شد و علاقه اش به او در تمام دوران زندگی اش به چشم می آید.

زمانی که مربیگری لاله های نارنجی مانند سلطنت بر یک مملکت به فن خال سپرده شد، او مطمئن بود که مادرش همچنان در کنار او خواهد بود. این مربی شصت و دو ساله می گوید، ارزش صداقت، احترام، نظم و مسئولیت پذیری را از مادرش به ارث برده است.

خانه او در هلند در نزدیکی استادیوم آژاکس واقع شده بود. در آن دوران "یوهان کرایف" ستاره بود اما "هنک کروت" که پروازهای خارق العاده ای داشت و کابوس هر دروازه بانی بود، بازیکن محبوب لویس به شمار می آمد.


از آنجایی که لویس جوان مانند گروت بلند قد بود، زمانی که با دوستانش فوتبال بازی می کرد، آنها او را "هنکی" صدا می زدند. هنوز هم بسیاری از ویژگی های فن خال را می توان در بازی های کودکانه دید، او تمایل دارد کاستی های خود را نبیند و گاهی اوقات در برخورد با دیگران کم تحمل است.
در مجموع زندگی برای او سخت بود و وی فردی نبود که بخواهد برای تفریح زندگی کند. زندگی برای او مانند مسابقه ای بسیار جدی سپری شد. او فقط می خواست بهترین باشد و همیشه پیروز شود.